جدول جو
جدول جو

معنی سقایی کردن - جستجوی لغت در جدول جو

سقایی کردن
(دَ)
سقایت کردن. آب دادن، آب فروختن. (از فرهنگ فارسی معین). رجوع به سقایت کردن شود
لغت نامه دهخدا
سقایی کردن
سقایت کردن آب دادن، آب فروختن
تصویری از سقایی کردن
تصویر سقایی کردن
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ستایش کردن
تصویر ستایش کردن
ستودن، مدح کردن
فرهنگ فارسی عمید
(دَ)
آب دادن کسی را. سیراب کردن کسی را
لغت نامه دهخدا
تصویری از سقایت کردن
تصویر سقایت کردن
آب دادن کسی را، سیراب کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آسیایی کردن
تصویر آسیایی کردن
خرد و آرد کردن بوسیله آسیا سخت نرم ساییدن، بدور آوردن مانند آسیا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ستایش کردن
تصویر ستایش کردن
مدح کردن، ستودن، شمریدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پستایی کردن
تصویر پستایی کردن
پس انداز کردن ذخیره کردن
فرهنگ لغت هوشیار
اثر کردن تاثیرکردن، انتقال یافتن مرض از شخصی (یا جانوری) بشخص دیگر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سلاخی کردن
تصویر سلاخی کردن
کشتن تکه تکه کردن
فرهنگ لغت هوشیار
دریوزه کردن کدیه کردن سوال کردن: گر گدایی کنی از درگه او کن باری که گدایان درش را سرسلطانی نیست. (سعدی)
فرهنگ لغت هوشیار
اگر بیند سقائی می کرد و بی طمع بود، دلیل است به کار آخرت مشغول شود. اگر بیند که مشک پرآب بود و به کس نداد، دلیل که مال جمع کند و از آن خیر نبیند. جابر مغربی
سقا درخواب، دلیل بر مردی است که دیندار بود. اگر بیند سقائی می کرد و آب به مردم می داد، دلیل که با مردم نیکوئی نماید. محمد بن سیرین
فرهنگ جامع تعبیر خواب
تصویری از نهایی کردن
تصویر نهایی کردن
Finalize
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از ستایش کردن
تصویر ستایش کردن
Acclaim, Exalt, Glorify, Laud
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از سواری کردن
تصویر سواری کردن
Ride
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از نهایی کردن
تصویر نهایی کردن
abschließen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از سواری کردن
تصویر سواری کردن
andar a cavalo
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از ستایش کردن
تصویر ستایش کردن
oklaskiwać, wychwalać, chwalić
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از ستایش کردن
تصویر ستایش کردن
aplaudir, exaltar, glorificar, louvar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از نهایی کردن
تصویر نهایی کردن
finaliseren
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از سواری کردن
تصویر سواری کردن
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از ستایش کردن
تصویر ستایش کردن
赞扬 , 美化
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از نهایی کردن
تصویر نهایی کردن
завершувати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از سواری کردن
تصویر سواری کردن
jeździć konno
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از سواری کردن
تصویر سواری کردن
ездить верхом
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از نهایی کردن
تصویر نهایی کردن
завершать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از سواری کردن
تصویر سواری کردن
їздити верхи
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از ستایش کردن
تصویر ستایش کردن
аплодувати , звеличувати , прославляти , хвалити
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از نهایی کردن
تصویر نهایی کردن
finalizować
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از سواری کردن
تصویر سواری کردن
reiten
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از ستایش کردن
تصویر ستایش کردن
bejubeln, preisen, verherrlichen, loben
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از نهایی کردن
تصویر نهایی کردن
finalizar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از ستایش کردن
تصویر ستایش کردن
аплодировать , возвеличивать , прославлять , восхвалять
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از نهایی کردن
تصویر نهایی کردن
finalizar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از سواری کردن
تصویر سواری کردن
cavalcare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی